دو سال پیش که اینجا رو گذاشتم و رفتم و پشت سرمو نگاه نکردم، یه ماهی دیگه بودم یه ماهی شکسته با یه عالمه درد ، یه ماهی ضعیف و ترسو و نگران که حیران فکر میکرد حالا باید چیکار کنه؟اونموقع که رفتم فکر ترک کردن اینجا نبودم در واقع اصلا فکر نمیکردم، اما یادمه  مث سنگی که به نخ آویزون باشه بزور خودمو نگه داشته بودم که سقوط نکنم، از اونموقع خیلی گذشته و من تبدیل به آدم متفاوتی شدم:) خیلی کارا کردم که قبلا انجام نداده بودم ، خیلی از اخلاقامو اصلاح کردم، کلی چیز یاد گرفتم و احساس میکنم از دو سال پیشم خیلی بزرگترم:)(شما بخونید با تجربه تر) از دو سه روز پیش که دوباره در این خونه رو وا کردم و این دو سال و مرور کردم ، فهمیدم وبلاگ نوشتن من گرچه در سطح خاص یا قابل توجهی نبود، اما یه عالمه بهم کمک کرده که اون دوران رو بگذرونم و علاوه بر اون! وقتی مینوشتم انگار بیشتر با درون گراییم ارتباط برقرار میکردم، به امید رابطه ی پایدار من با خودم دوباره شروع میکنم.

پایان تمام گمانه زنی های تاریخ:d

یه ,خیلی ,ماهی ,، ,فکر ,رو ,دو سال ,یه ماهی ,از دو ,یه عالمه ,پیش که

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دیجیتال مارکتینگ بلاگ.ir جواب سوالات باشگاه کارگزاری آگاه مشاوره حقوقی رایگان با وکیل بهترین املاک فروش ملک در زعفرانیه وبلاگ آموزشی شورای دبیرستان نمونه ترابی مقدم لایسنس نود 32 - لایسنس رایگان ورژن 13, 12, 11, 10, 9 - کد فعال سازی نود32 کارشناسی فنی حرفه ای و کاردانش سامانه خادمیاران تبلیغی قم تور | تور استانبول | تور ارزان استانبول | تور لحظه آخری